آغاز یا آواز
نیازمند شناسایی نیست. چه کسی با موسیقی افغانستان سروکار داشته و از او نشنیده باشد؟
دكتور صادق فطرت ناشناس را دوستدارانش از بهر توانایی چندین لایه – بیرون از گسترهٔ
ساز در جهان ادبیات، عرفان/ تصوف، مسایل اجتماعی و حاشیه سیاست؛ مانند دیدار
با سران رژیمهای شاهی، جمهوری، کودتایی، جهادی و انتقالی، بلندپایگان نهادهای ویژه
درونمرزی/ بروئمرزی و چند چهره رخشان باخترزمین، همچنان آشنایی با زبانهای پشتو،
فارسی، اردو، روسی و انگلیسی هم میشناسند.
کتاب دست داشته باید در دسمبر 2008 به چاپخانه میرفت. ده سال درنگ و غبارزدایی
نیمرخ روشنتر دکتور فطرت را به من نمایاند.
ماه گذشته که خاکه پوره را خواند، با بیان سپاس از کسانی که در ستایش وی نوشته و
سروده اند، خواهان برداشتن همه آنها شد، ولی به نبشتههای انتقادی و نفرینی دست نزد.
گفت: “اینها بدون تصرف و تعدیل در کتاب گنجانده شوند. ضرور نیست در مقابل هر نظر
مخالف -ولو تلخ و تند – موضع دفاعی بگیرم. آزادی بیان حق طبیعی هر انسان است”.
گرچه هر دو خواهش را پذیرفتم، نتوانستم از چکامه بلند عبدالاحد تارشی بگذرم. دریغم
آمد من دیده باشم، دیگران نبینند.
ویژگی دکتور فطرت در پاسخگویی بیپرده به هر پرسش را ستودنی یافتم. او با این کار،
سنگینی باورش را بر دوشم مینهاد، زیرا در پایان می افزود: “اگر میدانم، چرا
را نگویم”؟
همچو اعتماد بیدریغ نشانه فراخنگری اوست. اعتراف میکنم که از برهنگی چند پاسخش
ترسیده ام. آنها، نه امروز و فردا، تا زنده هستم، جایی درز نخواهند کرد. سانسور نیست،
یگان راست نشتری را به خویشتن هم گفتن نشاید.
این بسته کوچک – با یادگارهای دیگران در میانش – پیشکش میشود به هنرمندی که بیش
از شش دهه آواز خوانده و امروز پا میگذارد به هشتادوچهارمین پله نردبان زندگی.
سالگردش خجسته باد!
صبورالله سپاسنگ
کانادا/ بیست و هشتم جنوری 2019
Reviews
There are no reviews yet.