ملت سازی امریکایی مقایسه عراق و افغانستان

مقدمه
در دو سده واپسین، مطالعه در مورد ملت یک موضوع مهم در نهادهای پژوهشی، دانشگاهی و تصمیم گیری در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و سیاسی دانسته میشود. به علاوه ، نظریه ملت – دولت در حقوق بین الملل نیز یک اصل شناخته شده است. البته بعد سیاسی این مفهوم در مقایسه با سایر ابعاد بیشتر مورد تحقیق و مطالعه بوده است؛ ملت با دولت – ملت پیوند داده شده است؛ این در حالی است
که تا قبل از این، مفهوم ملت تغییرناپذیر بود . برای فهم و درک عمیق این مباحث، می توان گفت، ملت سازی یا وحدت اجتماعی و فرهنگی مردم داخل یک قلمرو از جمله استراتیژیهای عمده دولت ها دانسته میشود که در قلمرو یک سرزمین چندملیتی کاربرد فراوان دارد. از طرف دیگر، در جهان کنونی قلمروی که در آن یک ملت به تعبیر سنتی در آن زندگی کند، از سه کشور جاپان، کوریای شمالی و کوریای جنوبی تجاوز نمی کند. هم چنین، مطالعه دولت – ملت و روند ملت سازی در مطالعات بین المللی نیز
از اهمیت خاصی برخوردار است. این مسأله در بسیاری از موضوعات بین المللی عصر ما تأثیرگذار بوده است. در واقع، نیاز به تمرکز بیشتر دارد تا به عنوان یک هدف مهم روی آن فکر شود. به ویژه زمانی که تلاش برای ساختن ملت به شیوه های مختلف از پیشنه تاریخی طولانی برخوردار است. درعین حال، بسیاری از موضوعات موقت مانند سیاستهای روزانه و افت و خیزهای نظام بین الملل را نیز می توان از این طریق مورد تحلیل و قضاوت قرار داد. بسیاری از مدلها و موضوعات میان دولت ها می تواند به صورت کامل در چارچوب ملت سازی مدنظر گرفته شود.